به همين سادگي

یادداشت های دختری بنام گندم

تبلیغات تبلیغات

بعد از مدت ها

احساس می کنم جای درستی از زندگیم واینسادم . اوضاع زندگیم خیلی بهم ریخته ست و سالهاست که همین طوره . دیشب فریبا همکلاسی دوران دبستان و راهنماییم می گفت اون موقع کسی ما رو دوست نداشتن ولی تو رو که همه دوست داشتن . راست می گفت . می گفت تو رئیس ما بودی . نگفتم بیا و الان اوضاعم رو ببین . رئیس حتی دیگه کنترلی روی خودش و زندگیش هم نداره . بقیه پیشکش . نمیدونم دارم چیکار می کنم فقط حس می کنم که خسته م این جا برای من جای درستی نیست .
برچسب‌ها: واینسادم, راهنماییم
به همين سادگي ، ۱۴۰۳-۰۳-۲۶ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها